Monday, January 29, 2007

عاشورا رنج انسان دور افتاده است.تاریخ عاشورا،هق هق خون آلود گلوی کودک شش ماهه است.آهِ حیا بار بانوی پاکدامان زیر تازیانه ی توحّش است

13 Comments:

At January 29, 2007 5:24 PM, Anonymous Anonymous said...

سلام خواهر خوبم
اين ايام را به شما تسليت عرض مي‌كنم. اومدم ديدم پست جديد گذاشتيد . انشاالله كه مشكل حل شده باشه. آخرين چيزي كه متوجه شدم اين بود كه مشكل از بلاگر بوده ( به خاطر همون درخواست انتقال به بلاگر جديد ) به هر حال خوشحال شدم. دعا يادتون نره هااا

 
At January 29, 2007 8:33 PM, Anonymous Anonymous said...

hi - h2o

 
At January 30, 2007 7:17 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام... چه خوب و كوتاه نوشتيد .... خيلي خوبه ...موفق باشيد

 
At January 30, 2007 2:42 PM, Anonymous Anonymous said...

كاش نگاهي نو به چيزهاي كهنه براي اين مردم زارداشته باشيم نه تكرارزاري ...ـ
مريم جان سپاس.ـ
راستي لينك هاي توهم تبديل به كد شده.و وانده نمي شه .
چه خوب دستينه ات را پاي عكس هات مي زاري .
ولي اگر عمودي باشه و نيز كمي كنار تر بهتر است . اگر تو فتوشاپ ببري اين كار شدني ست . توي نرم افزار پن ويندوز خودت نيز مي تواني . به شرط آن اول عكس را زوم كني و سپس 90 درجه وارونه كني و سپس بري تو پن اديت و پس از تايپ نام با سيو آز و كيفيت JPG سيو كني .
با هم سپاس بي كران.

 
At January 30, 2007 4:52 PM, Anonymous Anonymous said...

دلم به عشق يارم
گرفته حال و هوايي
نوشته روي قلبم
به خط كرب و بلايي
همه هستيم حسينه
مي و مستيم حسينه
سرود لبم حسينه
خواب هر شبم حسينه

منم كه در سر كويت
فقير كاسه به دستم
مريد خانه به دوشم
گداي باده پرستم
مي و ساغرم حسينه
دل و دلبرم حسينه

اسم قشنگ مولا
هستي به هستم داده
ببين كه مهرش يارب
چه كاري دستم داده
كعبه ام خال حسينه
زندگيم مال حسينه

مرا بده پرو بالي
شوم كبوتر بامت
كه در هواي حريمت
كنم هميشه اقامت
به خدا گدايي خوبه
در خونه ابالفضل

*********************
از لطفتون صميمانه سپاسگزارم
ايام بر شما هم تسليت
بهترين‌ها را برايتان آرزومندم

 
At January 31, 2007 5:12 AM, Anonymous Anonymous said...

خيمه‌ها مي‌سوزد و شمع شب تارم شده
خيمه‌ها مي‌سوزد و شمع شب تارم شده
واندرين دشت بلا آتش پرستارم شده
واندرين دشت بلا آتش پرستارم شده

از آن ترسم كه آتش برفروزد
درون خيمه بيمارم بسوزد
از آن ترسم كه آتش شعله گيرد
در اين خيمه رقيه هم بميرد

خودم ديدم غزالان حرم را
ز چنگ گرگ‌ها چون مي‌رميدند
گهي در دامن آتش فتادند
گهي آتش به دامن مي‌دويدند

اين ايام به ياد ما خيلي باشيدهاا
در پناه خدا
http://www.tebyan.net/Sound/1385/11/3-ghariban-karimi.wma

 
At January 31, 2007 9:01 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام خوبی؟
این درخت پایینیه خیلی قشنگه

 
At January 31, 2007 9:46 AM, Anonymous Anonymous said...

قالت زينب بنت علي عليهما السلام
ما رأيت الا جميلا

يا حسين
اي تمام معني و اوصاف عشق
عين عشق و شين عشق و قاف عشق
عشق از تو در سرافرازي شده
عشقبازي بعد تو بازي شده



عباس ، نه ،بيت الغزل صدق و صفا
سردار ،نه،شير شرزه ي شير خدا
هم در س ادب داد ادب را ز ادب
هم مشق وفا داد وفا را به وفا





عكسي كه گرفتي مثل هميشه است قشنگ و تماشايي

يا علي

 
At January 31, 2007 10:17 AM, Anonymous Anonymous said...

عاشورا دوباره ی انسان است بر زمینی که شیاطینش زنده بودند ...

 
At February 01, 2007 5:03 AM, Blogger بنی‌آدم said...

سلام مريم خانم
ممنونم از لطفتون. شما هم انشاالله در كنار خانواده بهترين ايام را به سر بريد و آسمان آبي دلتان هيچ‌گاه سايه غم نبيند. از دعاهاي زيبايتان صميمانه سپاسگزارم. از هديه‌تان هم ممنونم. براي من ديدن شادي دوستان ارزش و لذتي دارد كه در هيچ ارزش مادي نمي‌توانم آن را بيابم. و همين هم برايم كافي است و يك دنيا ارزش دارد. بهترين هاي عالم براي شما

 
At February 01, 2007 10:13 AM, Anonymous Anonymous said...

سلام مریم جان
خوبی خانوم
خیلی زیبا بود
اين روزها حال وهوای دل اگر بارانی نباشد يقين بدان که جنس دل از سنگ است و به سعادتش اميدی نيست.اگرچه سنگ هم در اندوهش خون گريست.
گوش کن.صدای پای کاروان رو به خاموشی است.تنها صدای نجواهای کودکانه ای به گوش می رسد که پدر را از عمق جان می خواند والتماسش می کند قدری بيشتر بماند.
اين بار قلم در دستانم می لرزيد.چرا که داشت نجواهای کودکانه اش را رقم می زد:
آهسته تر پدر آهسته تر...
منم دعا کن
یادت نره
یا علی
آدرس قدیمم اینه گلم
من و گل نرگس

 
At February 01, 2007 11:36 PM, Anonymous Anonymous said...

من غلام قمرم، غير قمر هيچ مگو
پيش من جز سخن شمع و شكر هيچ مگو

 
At February 02, 2007 6:39 AM, Anonymous Anonymous said...

Nemidonam zamin che joori mitone bare in hame ghamo too delesh negah dare?

 

<< Home